کد مطلب:28006 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

علّت نامگذاری












از مجموع آنچه معجم های عربی درباره «غدیر» گفته اند، می توانیم آن را چنین تعریف كنیم:

گودالی طبیعی در زمین، كه آب باران و سیل در آن جمع می شود و تا تابستان نمی مانَد.[1].

غدیر، به صورت «غُدُر» (به ضمّ هر دو حرف نخست)، «غُدْر» (به ضمّ حرف نخست و سكون حرف دوم)، «اَغدُره» و «غُدران»، جمع بسته می شود.

در بیان علّت نام نهادن واژه «غدیر» بر گودالی كه در آن آب جمع می شود، گفته اند:

1. آن، اسم مفعول است؛ زیرا سیل، آن را بر جای می نهد؛ یعنی:هنگامی كه سیل، گودال را با آبْ پُر می كند، آن را با آبش رها می كند.

2. آن، اسم فاعل از غَدْر است؛ زیرا به واردان بر خویش خیانت می كند، از آنان پوشیده می ماند و به اهلش خیانت می ورزد. نیز هنگام نیاز شدید به آب آن [ در تابستان،] بی آب می گردد.

زَبیدی، در معجمش تاج العروس، این وجه [ دوم] را با شعر كُمَیت، تقویت كرده است:

گذشتگان، به سبب خیانتش، آن را «غدیر» نامیدند

و به غدیر، لقب «غدیر» دادند.[2].

[ روشن شد كه] علّت نامگذاری این مكان به «غدیر»، به جهت آن است كه جای گود درّه است؛ امّا چرا آن را «خُم» نامیده اند؟

یاقوت حَمَوی در معجم البلدان از زمخشری نقل می كند كه او گفته است:

خُم، نام مردی رنگرز است كه گودال میان مكّه و مدینه واقع در جحفه، به او نسبت داده شده است.[3].

سپس از صاحب المشارق نقل كرده كه او گفته است:

خُم، نام بیشه ای در آن جاست و در آن، غدیری (بركه ای) به آن منسوب است.

همین تعلیل را بَكری، در معجم ما استعجم آورده است:

و غدیر خم، در سه میلی جحفه و در سمت چپ جاده است و آب چشمه ای به آن می ریزد و پیرامون آن، درختان فراوان و در هم تنیده ای قرار دارد. آن بیشه، خُم نامیده می شود.[4].









    1. ر. ك:لسان العرب و تاج العروس: ماده «غدر».
    2. تاج العروس:ماده «غدر».
    3. معجم البلدان:389/2.
    4. معجم ما استعجم:368/2.